سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کارخانه ای که شرط استخدامش، مجرم بودن است!

معجزه مدیریتی دکتر نبی را می خواهیم در مدیریت و اشتغالزایی به شما معرفی کنیم. شخصی که توانست به کارگیری نیروهای خود را از 15 کارگر به 1000 کارگر ارتقا دهد. و شرط استخدامش مجرم بودن است!

خلاصه ای از کارخانه ای که شزط استخدامش مجرم بودن است!

گزارش از کارخانه آرشیا. کارخانه ای که شرط استخدامش سابقه مجرمیت است. به این میگن معجزه مدیریت.

میان خبرهای ناگواری که در حوزه مدیریت کشور بگوش میرسه ناگهان به مواردی بر میخوری که باید چشمات رو بشویی شاید خواب می بینی!

تابستان امسال که دکتر ابوالعلایی برای یه دوره آموزشی آمده بود شیراز، در سخنرانیش گفت نظرتون در باره بکارگیری مجرمین در شرکتتون چیه؟ همه یکصدا گفتند مطلقا راه نمیدیم. او گفت حالا به شما شرکتی رو معرفی میکنم که شرط استخدامش دقیقا مجرم بودنه !!

از پیک بامدادی گزارشی از این شرکت پخش کرد. با دکتر علیرضا نبی مدیر عامل گروه کارخانجات زیتون آرشیا مصاحبه کرد. دیدگاه هائی که باعث افتخار هر ایرانی میتونه باشه.

تراز او یک سر و گردن از تمام دیدگاه هایی که در اشل های بزرگ دیدم بالاتر بود. مجموعه ای که با 15 معتاد ترک کرده شروع شده، الان بیش از هزار نفر پرسنل در مشهد داره و 150 کارگاه رو ساپورت میکنه.

مصاحبه رادیو با پرسنل کارخانه بهت آور بود. یکی چاقو کش بوده، دیگری باند مواد مخدر، سومی زن خیابانی و از همه عجیب تر سارق مسلح بود که باور نکردنی است.

دکتر گفت من و فرزندانم همه در کارخانه، نه فقط همپای دیگران کار میکنیم، بلکه با کارگران زندگی می کنیم. با همون سرویسی که پرسنل به کارخونه میان رفت و آمد می کنیم. همراه اونا غذا میخوریم و همون غذا رو هم میخوریم.
او که کاملا مشخص بود از کار خود به وجد آمده، تاکید کرد اگر برای آنها کاری انجام دهی آنها متقابلا برای شما جانفشانی می کنند.

در سایه همین روحیه، آرشیا که روزی یک کارگاه 15 نفره بود امروز به 3 کارخانه بزرگ با 1000 نفر پرسنل تبدیل شده.

دیدگاه او ستودنی است:”خدا اینها را بخشیده، ولی ما اینها را نمی بخشیم.” باز هم ثابت شد این چشم اندازها هستند که به کسب و کارها اعتبار میدهند.

داستان زندگی دکتر نبی

دکتر «علیرضا نبی» که قصد دارد اسمش با پایان جسم‌اش فراموش نشود و خداوند را ناظر بر رفتار و کردارش می‌داند با افتخار می‌گوید کارآفرین برگزیده امروز همان پسرک روزنامه فروش و واکسی دیروز است.

وی مفتخر است کارخانه‌های عظیمی را به بار نشانده که شرط استخدام در آنها، سوء پیشینه است. زنان و مردانی چرخ این کارخانه‌ها را می‌گردانند که جرمی در کارنامه زندگی آنها ثبت شده اما حالا مدیران و متخصصان این جامعه را تشکیل داده و به شایستگی نشان داده‌اند کافی است همت به خرج داد تا سیاهی‌های زندگی، جای شان را به سپیدی‌ها دهند.

 آن روزها

جمله‌های شمرده و شیرینش این گونه آغاز شد: نهم شهریور ماه سال 1347 در یک خانواده مذهبی و پرجمعیت، در یکی از روستاهای حاشیه مشهد به دنیا آمدم. آن روز‌ها زندگی برای فقرا خیلی سخت و فاصله طبقاتی بسیار بود، یکی از گرسنگی می‌مرد و دیگری از سیری.

مدرسه پدر

به دلیل وضعیت نامناسب مالی مجبور به مهاجرت شدیم. شغل پدرم با عزاداری امام حسین(ع) گره خورده بود. زنجیر‌های عزاداری، کتیبه، سنج و ادوات مراسم سوگواری حضرت را می‌ساختند. دکتر نبی با یاد‌آوری آن خاطرات گفت: خدا رحمت کند پدرم را، همیشه مرا پشت دوچرخه‌اش می‌نشاند تا برویم زنجیرها را بفروشیم. به من می‌گفت: «تو را با پول امام حسین(ع) بزرگ می‌کنم، باید وقتی بزرگ شدی در خدمت حضرت(ع) باشی.»

دکتر نبی آن روزها نمی‌دانست، اما حالا یقین دارد که پدر خوب می‌دانست، او را پشت صندلی‌های کلاس درس امیدواری و سختکوشی می‌نشاند. می گوید: ما خوشمزه زندگی می‌کردیم نه خوشگل. تنها یک مرتبه از او کتک خوردم، آن هم زمانی بود که هنوز مادرم سر سفره ننشسته بود که من مشغول خوردن غذا شدم. همیشه مادرم را «خانم» صدا می‌کرد. به یاد ندارم به او بی‌احترامی کرده باشد. برای همین است که همیشه می‌گویم من مهرورزی را از پدرم آموختم و همواره سعی می‌کنم بر خلاف زندگی‌های امروزی که در آن خشونت بیشتر از مهر ورزیدن نمود دارد، همراه اعضای خانواده مهربانی را تمرین کنیم. وی ادامه داد: درست است امکانات زندگی ما برای آسایش کم بود، اما به خاطر آنکه آرامش در زندگی ما فریاد می‌زد، زیبا بود. به هیچ عنوان دوست ندارم آموزه‌های پدرم را به فراموشی بسپارم. فهمیده‌ام امکانات زندگی آسایش می‌آورند نه آرامش، برای همین است که با وجود سه کارخانه، در همان خانه‌ای که از 10 سال گذشته مستأجر بودیم زندگی کرده و از وسایل 10 سال قبل استفاده می‌کنیم و نه تنها از این بابت ناراحت نیستیم، بلکه احساس آرامش می‌کنیم. خیاطی محل، ما را خوب می‌شناسد زیرا همیشه پوریا و پیام لباس‌های مرا می‌برند تا برایشان اندازه کند. من از این کار تنها یک هدف دارم، اینکه فرزندانم بیاموزند خوشمزه زندگی کنند زیرا محال است کسی به دنبال زندگی این چنینی نباشد.

 مجرم اما مورد بخشش

اندیشه خدمت به کسانی که جامعه طردشان کرده و کسی به آنها محل نمی‌گذارد در حالی که هموطن هستند و حتی شاید دل شان نزدیک‌تر از خیلی‌ها به خدا است برای او عشقی بسیار شیرین و جذاب بود که می‌خواست در آن غرق شود. او روحیه خدمت‌رسانی را از مادرش هدیه گرفته و خدا را شاکر است که توانسته شرایطی را فراهم کند تا  صدها نفرمستقیم و غیر مستقیم در بزرگ ترین واحد تولید و بسته ‌بندی زیتون کشور که برای نخستین مرتبه زیتون ایران را به کشورهای امریکا، قطر، مالزی، کویت و کردستان عراق صادر می‌کند مشغول به کار شوند.

همه نیروهای این مجموعه، دارای همان فاکتوری هستند که باعث می‌شود هیچ مجموعه‌ای حاضر به پذیرش آنها به عنوان نیروی کار نشود. علیرضا نبی تحقیق کرده و سابقه دارانی را به مجموعه راه داده که اکثر آنها جرایم غیر عمد داشته‌اند و در سال‌های حبس کسی به ملاقاتشان نرفته است. برای پرداخت بدهی آنها، تهاتر صورت گرفته و به جز بخشی از بدهی شان که با وام‌های دریافتی ضمانت کارخانه پرداخت شده، مابقی بدهی از حقوق دریافتی شان کسر می‌شود.

حالا تمام امید آنها سقف همین کارخانه‌ها است و سعی شان بر این است که سقف آرزوهایشان فرو نریزد، مجرمان دیروز، شاغلین پر تلاش امروز که جوان‌ترین آنها 18 ساله و پا به سن گذاشته‌ترین شان 45 ساله است، در همین کارخانه‌ها یاد گرفته‌اند از حوضچه‌های کوچک، ماهی‌های بزرگ صید کنند.

 مادرانه‌ها

علیرضا نبی هر لحظه و هر جا دفتر ذهنش را ورق می‌زند، می‌داند بهترین‌های ممکن را همان دو فرشته – پدر و مادر – به او هدیه داده‌اند و بی‌انصافی است اگر حالا که آسمانی شده‌اند، یادشان را زنده نگه ندارد. مادر به او آموخت هر آنچه در هستی و گیتی وجود دارد، اجاره‌ای و متعلق به خداوند است و با بخشیدن آنها می‌توان خداوند را خشنود ساخت. برای همین است که لحظه‌ای دست از تلاش بر نمی‌دارد تا با بخشیدن آنچه از جانب خدا موهبت است در مسیر رضایت معبودش گام بردارد. «سال 1355 تنها دو روزنامه کیهان و اطلاعات در کشور منتشر می‌شد و به دلیل شمارگان محدود، خیلی زود تمام می‌شد. هر روز صبح مادرم در صف کیوسک روزنامه فروشی می‌ایستاد و 10 عدد روزنامه را به مبلغ 100 ریال می‌خرید. صبر می‌کرد از مدرسه برگردم تا ساندویچ تخم مرغ و سیب زمینی را که با دستان نازنین‌اش درست کرده بود، به من بدهد.»

کارآفرین نمونه کشور با مرور آن روزها ادامه می‌دهد: بعد همراه من تا چهار راه اصلی شهر می‌آمد، روزنامه‌ها را به دستان کوچک من می‌داد و در کنار دیواری می‌ایستاد و چشم از پسر 10 ساله‌اش بر نمی‌داشت. لا به لای ماشین‌ها فریاد می‌زدم روزنامه!‌ روزنامه! ‌گاهی هم یک تیتر جنجالی را تکرار می‌کردم. خیلی‌ها به روزنامه احتیاج نداشتند، اما به رسم لطف از من می‌خریدند. سرد بود و خسته می‌شدم اما هر بار که به نگاه گرم مادرم در آن طرف خیابان خیره می‌شدم انرژی می‌گرفتم. از فروش روزنامه‌ها 15 تومان کاسب می‌شدم، به سمت مادرم می‌دویدم، خود را در آغوش او رها می‌کردم و همه ناملایمات را از یاد می‌بردم، با شادمانی می‌گفتم امشب شام داریم و هر 5 نفرمان خوشحال می‌شویم. او بسیار ظریف روح و جسم من را به امام رضا(ع) گره زد. کمی که بزرگ‌تر شدم به دو طرف یک جعبه میوه که در آن فرچه و واکس بود نخ می‌بست و به گردنم می‌انداخت و می‌گفت برو کفش زائران ضامن آهو را واکس بزن. به او می‌گفتم اگر به قسمت‌های بالای شهر بروم پول بیشتری گیرم می‌آید، اما پاسخی که می‌شنیدم این بود «نه برو اطراف حرم تا گرد و خاک متبرک کفش زائران امام رضا(ع) بر لباست بنشیند.»به همین واسطه بود که هر روز ساعت‌ها رد نگاهش به گنبد طلایی امام مهربانی‌ها(ع) که از تابش نور خورشید برق می‌زد پیوند می‌خورد و «رضا رضا(ع)» آهنگ کلام هر روزه‌اش شده بود. حالا دیگر آن سرماها و گرما‌ها به یادش نمی‌آید اما خوب به یاد دارد مادر ژاکت خود را به تن زن کولی که از سرما می‌لرزید، پوشاند. خوب به یاد دارد وقتی پدر نوازشش می‌کرد و با اعتراض نزد مادر می‌رفت و از دستان پر از ترک پدر شکایت می‌کرد، مادر چه پاسخی داد که حالا از خودش به واسطه ترک نداشتن دستانش خجالت می‌کشد. مادر می‌گفت: «هر کدام از آن ترک‌ها به خاطر نان حلالی است که سر سفره ما می‌آورد، من آن ترک‌ها را دوست دارم و به آنها افتخار می‌کنم.»

 لحظه‌های ماندگار

کودکی‌ها را گذرانده بود، درس می‌خواند و کار می‌کرد، اما آرام بود. هدف داشت و می‌خواست هرچه زودتر به آن دست پیدا کند برای همین راحتی را خلاصه شده در تلاش می‌دانست. اکنون نیز از دیدگاه او ذهن برای آرامش داشتن، به هدف نیاز دارد. این را از نتیجه تحقیقاتی که درمورد دانشجویان یک دانشگاه انجام داده است می‌گوید؛ دانشجویانی که جامعه‌های آماری نشان داده نزدیک به 90 درصد شان هدف ندارند.

از زمانی که‌روی نخستین پله نردبان هدف پا گذاشت این‌گونه می‌گوید: 17 ساله بودم که کارگاهی را راه‌اندازی کردم و 5 نفر همراه داشتم، کار کتیبه‌های عزاداری کمی مدرن شده بود، اما کیفیت چاپ بسیار ضعیف بود. به واسطه پدر با این کار آشنا بودم، به ذهنم رسید کار تکراری محکوم به شکست است، پس باید کار نو انجام شود. می‌بایست به جای چاپ روی پارچه‌هایی با آن کیفیت پایین، پارچه‌های مخمل انتخاب شود. ایده خوبی بود ولی سرمایه این کار را نداشتم. به لطف خدا با کمک دفتر مراجع و سود خوبی که فروشنده‌ها کسب می‌کردند کتیبه‌های مخمل با چاپ برجسته رونق گرفت. خبرش به عراق رسید و طی یک فراخوان از سوی «روضه الحیدری» که به منظور تهیه زیباترین طرح‌ها برای کتیبه روی مقبره متبرک حضرت علی(ع) مطرح شد، زنان شاغل در کارخانه‌های زیتون که دلیل حبس آنها معضلات خیابانی بود، طرحی را ارائه کردند و به این ترتیب گوی سبقت را از 8 کشور شرکت‌کننده در این فراخوان ربودند زیرا عنوان طرح برتر از آن همین زنان شد.

وی ادامه داد: بخش زیبا و تکان دهنده این داستان به زمانی باز می‌گردد که برای نصب کتیبه همراه چند نفر که یکی از آنها سر گروه همین بانوان بود به نجف اشرف مشرف شدیم. پس از شست و شوی داخل ضریح، سرگروه زنان گفت: با وجود اینکه یک سال برای این کار زحمت کشیده‌ایم نمی‌شود ما هم قبر مبارک را زیارت کنیم. این را به متولی ضریح گفتیم اما بسیار عصبانی شد و واکنش بدی نشان داد. در همین اثنا بود که آن زن داخل ضریح شد و از آنجا که مرسوم نیست کسی را که وارد ضریح شده با زور خارج کنند، آن زن نزدیک به 30 دقیقه به نیایش پرداخت و به این ترتیب و به گفته همان متولی، در حدود 400 سال اخیر تنها زنی بود که به داخل ضریح مبارک حضرت علی(ع) راه یافته بود.

همین اتفاقات است که دکتر نبی را به یقین رسانده کافی است از اعماق وجود، نسبت به یک کار نادرست نادم بود، تا پروردگار مهربان، خط بطلانی بر تمام تاریکی‌های گذشته بکشد.

  همراه هر دقیقه

تلاش، بخشش، محبت، دینداری، عشق به امام حسین(ع) و امام رضا(ع) را از پدر و مادرش آموخته و فکر‌های بزرگ امروز را مدیون همسرش و خانواده او می‌داند. دکتر که در سن 19 سالگی ازدواج کرده است می‌گوید: وصلت با یک خانواده فرهنگی باعث شد ذهنم باز‌تر شود. پای یک مادر دیگر هم به زندگی‌ام باز شده بود. به مادر همسرم مانند مادرم وابسته بودم اما آموزه‌های او متفاوت بود. از سر کار که به خانه شان می‌رفتم یک کتاب به دستم می‌داد تا بخوانم. من هم که سراپا خستگی بودم بهانه می‌آوردم تا کتاب نخوانم اما او قانع نمی‌شد، عینکش را به چشم می‌زد و می‌گفت «پس من برایت کتاب می‌خوانم و تو گوش بده. «این رفتارهای خانواده همسرم مرا به این فکر وا داشت که تحصیلاتم را ادامه داده و تکمیل کنم، ضمن اینکه مهریه همسرم، وفای به یک قول از جانب من بود، او به من گفت: «حقم را به یک قول می‌بخشم، اینکه مدرک دکترا بگیری.»

نبی ادامه می‌دهد: کلاس‌های شبانه شروع شده بود و آن کسی که بهترین همراه و همگام من در این دوران شد همسرم بود. هر وقت از عصبانیت کتاب ها و دفترها را پاره می‌کردم او با حوصله آنها را به هم می‌چسباند و دوباره جوانه امید را در وجودم زنده می‌کرد. روزها گذشت تا اینکه برای اخذ مدرک دکترا به کشور مالزی رفتم. نمی‌خواستم مانند کرم ابریشمی باشم که همه دنیای خود را در پیله‌اش خلاصه می‌دید. روزهای سختی بود، اما مهاجرت  مرا  به خانواده‌ام نزدیک‌تر و دلتنگی‌ها به دوست داشتن هایمان کمک کرد. بازگشتم و با توشه‌ای که از سال‌ها تلاش، پر شده بود فکر ایده‌ای نو به ذهنم رسید تا پلی برای رساندن درماندگان به ایستگاه آرامش شوم.

 برگ‌های زرین زندگی

دکتر نبی سه کارخانه زیتون در مشهد و مینو دشت استان گلستان را نه با هدف ثروتمند شدن بلکه با هدف توسعه و تسهیل روند اشتغال ایجاد کرد. ضمن اینکه همه ماشین آلات این کارخانه نیمه اتومات هستند تا نیمه دیگر توسط نیروهای این مجموعه مهیا شود. می‌گوید: 400 نفر در این مجموعه‌ها به صورت مستقیم فعالیت می‌کنند که بخشی از آنها حمایت شدگان هستند و در کنار افراد متخصص حضور پیدا می‌کنند تا به این ترتیب روند توانمند‌سازی صورت گیرد، اما سایر مرتبطین با مجموعه را خانواده‌های افراد آسیب دیده تشکیل می‌دهند که کارهای جانبی را مثل پوست کندن سیر و گردو، هسته کردن زیتون و… انجام می‌دهند. علاوه بر این توانسته‌ایم اتفاقات مهمی برای کشور رقم بزنیم، صادرات فرآورده‌های زیتون برای نخستین مرتبه در کشور، حضور نیروهای آسیب دیده در کنار نیروهای تحصیلکرده، ‌متخصص و آرمانگرا و مهم‌تر از همه جایگزینی آب دریا با آب شرب در جهت جبران بحران کم آبی در کشور، به منظور از بین بردن تلخی زیتون در کارخانه مینو دشت که برای نخستین مرتبه در دنیا انجام می‌شود همه و همه نتیجه همدلی نیروهای این کارخانه‌ها است؛همان‌هایی که با وجود مشکلات متعدد در زندگی شان، از دریافت یارانه هم انصراف دادند./مشرق

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…


روشی متفاوت برای عیدی دادن!

انتخاب هدیه برای عزیزان، یکی از سخت‌ترین انتخاب‌هاست؛ چراکه همیشه نمی‎‌توان اطمینان داشت که بهترین انتخاب برای هدیه به آن‌ها چیست. از سوی دیگر تفاوت علایق، سلایق و انتظارات افراد از کالای مدنظرشان گاهی هدیه را به کالایی بلااستفاده تبدیل می‌کند…

گاهی بهتر است امکان انتخاب هدیه را برای عزیزانتان فراهم کنید تا خود آن‌چه می‌خواهند را تهیه کنند و به یادگار از شما داشته باشند.

زیست با طراحی کارت‌های هدیه متنوع، این بستر را فراهم آورده است تا امکان خرید کالا از میان محصولات منتخب و باکیفیت ایرانی را برای آنان‌که دوستشان دارید، فراهم کنید.

در این صورت:

  • هدیه‌ای باارزش را در کم‌ترین زمان و بدون نگرانی از سلیقه افراد تهیه کرده‌اید،
  • کالای باکیفیت و ایرانی را مطابق سلیقه فرد به او هدیه داده‌اید،
  • بدون اتلاف وقت و انرژی، بهترین هدیه را متناسب با بودجه خود تهیه کرده‌اید،
  • گرفتار مشکلات رفت‌وآمد درون شهری در تهیه هدیه و رساندن آن نشده‌اید،
  • امکان ارسال رایگان کارت هدیه به آدرس فرد موردنظر در هر نقطه از کشور را دارید،
  • و به گسترش فرهنگ خرید کالای ایرانی کمک کرده‌اید.

کارت هدیه زیست، راهکاری هوشمندانه برای این منظور است. این کارت‌ها در مبالغ مختلف و بدون تاریخ انقضا طراحی شده‌اند تا تجربه یک خرید خوب را بتوان به سلیقه کسی که دوستش داریم هدیه دهیم.

کارت‌های هدیه زیست، فقط مخصوص استفاده در فروشگاه اینترنتی زیست (zist.ir) می‌باشد و با در دست داشتن این کارت، همزمان امکان استفاده از کلیه تخفیفات مندرج بر روی کالاها را خواهید داشت؛ اما امکان استفاده از دو یا چند کارت هدیه یا کد تخفیف برای ثبت یک سفارش وجود ندارد.

در صورت ثبت سفارش و باقی ماندن اعتبار کارت، امکان استفاده از مابقی اعتبار در سفارشات آینده وجود خواهد داشت. همچنین در صورت ثبت سفارش و بیشتر بودن مبلغ سفارش از میزان اعتبار کارت، امکان پرداخت مبلغ مازاد از طریق روش‌های پرداخت موجود در فروشگاه (درگاه بانکی، کارت به کارت، پرداخت در محل و…) وجود دارد.

این کارت‌ها امکان تبدیل به وجه نقد را ندارند و در صورت مرجوع شدن یا لغو سفارش (مطابق شرایط و ضوابط استفاده)، اعتبار آن‌ها به کارت بازمی‌گردد و مجددا قابل استفاده خواهد بود.

این کارت هدیه به مبلغ دلخواه شما در دو طرح «نوروز ایرانی» تهیه و برای اهدا در عید نوروز ارائه شده است.

لینک کارت هدیه نوروز ایرانی 97

 

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…


چگونه می توان یک هفت سین بدون اسراف درست کرد؟

عید نوروز فرصت خوبی برای نهادینه سازی فرهنگ اقتصاد مقاومتیاست. در شبکه های اجتماعی کمپین هایی برای استفاده کردن از دیگر گیاهان در سفره عید مطرح شده است. این موضوع مخالفان و موافقانی دارد. در این مقاله به راهکارهای سبزه کاری جدید و صرفه جویی در سفره هفت سین می پردازیم:

روش های صرفه جویی در سفره هفت سین

بحران تخریب محیط زیست، بحرانی جهانی است که همه ما می‌توانیم قدمی هرچند کوچک در پیشگیری از بروز این مشکلات و بحران ها بر داریم. شاید سال نو و سفره هفت ‌سین، بتوانند اولین قدم‌ های ما برای حفظ محیط زیست باشند. ما می ‌توانیم با رعایت این 4 نکته ساده و عملی، محیط زیست‌مان را برای نسل ‌های آینده هم نگه داریم:

استفاده نکردن از ظروف پلاستیکی

به‌ هیچ عنوان از ظروف پلاستیکی برای هفت‌سین خود استفاده نکنید. ظرف‌های مسی، سیلیکونی و سفالی می‌توانند گزینه‌های بسیار  بهتری باشند.

از نخود سبزه درست کنید

به جای گندم، از نخود آبگوشتی برای سبزه استفاده کنید. جوانه ‌ها و خود این نخود را سبز کرده، چیزی حدود 3 برابر بیشتر از نخود معمولی پروتئین دارند و تنها 3? درصد چربی به بدن تان می ‌رسانند.

دور نریختن سبزه

از امسال، سبزه‌ کُشی ممنوع! شما می‌توانید از همین نخودهای سبزکرده برای تهیه آبگوشت و آش سیزده به‌در یا سبزی‌پلو با نخود شب عید کمک بگیرید و پروتئین و ریز مغذی ‌های بسیار زیادی به بدن ‌تان برسانید.

کشتن ماهی ها ممنوع

ماهی های قرمزِ گلی می‌توانند حتی الامکان تا 20 سال هم عمر کنند و ما با حبس کردن آن در شرایط نامناسب و تُنگ‌ های  تنگ و خفه هفت‌ سین، اجازه 20 روز زندگی کردن هم به این موجود زیبا را نمی‌دهیم. به جای ماهی، از نماد یا چیزی شبیه به آن در هفت ‌سین استفاده کنید.

هفت سین عید با وسایل بازیافتی

دانش اموزان مدرسه ابتدایی غیر دولتی دخترانه گام اول ناحیه 3 کرج با همراهی دانش اموزان مدرسه پسرانه رودکی اگر چه سفره هفت سین خود را با موادی ساختند که ریالی برای آن هزینه نشد، اما این اقدام آنها گام بلندی است در راستای عمل به اقتصاد مقاومتی و آنچه در این سفره به چشم می خورد مواد بازیافتی است. دانش اموزان این مدرسه با کارتن های شیر و … سفره هفت سین ساخته و درآمد حاصله از فروش را به بهزیستی تقدیم کردند. /سال 95/تیتر یک

اندراحوالات سبزه عید، اسراف و اقتصاد مقاومتی…

الیوم بعد از ناهار که قیمه بادمجان بود، نشسته بودیم به ناخن گرفتن که خشایار دق‌الباب کرد. اف اف را زده، دیدیم در پارکینگ را گشوده به یک نیسان آبی دارد فرمان می‌دهد بیاید تو .عقب وانت لبریز از چند گونی بود که احتمال دادیم نخود و لوبیا باشد. سریع قبا برتن کرده علی‌رغم سنگینی بعد از ناهار، پله‌های عمارت را یکی دوتا یکی رفتیم پایین و سرسراغ کردیم که قصه چیست و این‌بار چه می‌باشد؟

خشایار عارض شد: تصدقت گردم اجازت بدهید این بار را خالی کنیم خدمتتان توضیحات عرض می‌کنم.

فرمودیم: اتفاقا بحث بر سر همین است که این بار چیست و در عمارت همایونی ما چه می‌کند. راننده ندا داد: ما کار و زندگی داریم. مواجب ما را بدهید برویم، دعواهایتان را بگذارید برای بعد. عصای تعلیمی بالا آوردیم که شما هم یحتمل شریک جرمید صبوری کنید لختی حل کنید مشکل پیش آمده را.

عارض شد: ما از صبح توی جاده بودیم. یک چای می‌نوشیم قدری توی ماشین می‌خوابیم. حل شد، بیدارم کنید باید بار ببریم به قصبات کرج.

فرمودیم: چشم .

بعد خشایار را کنار کشیده فرمودیم پدر سوخته باز چه نقشه‌ای در سر داری بار این غول بیابانی چیست آمده در حیاط عمارت ما تخلیه شود؟

گفت: گندم، تصدقت گردم گندم!

فرمودیم: این همه گندم برای چه؟

گفت: بیزینس و تجارت!

فرمودیم: گندم‌ فروشی یا نانوایی؟

عرض کرد: قربانت گردم الان چه ماهی است‌؟ فرمودیم: اسفند!

گفت: چند روز تا عید داریم؟

فرمودیم: حدود 25 روز!

عرض کرد: سرسفره هفت سین رعیت چه می‌گذارند؟

فرمودیم: هفت سین دیگر!

گفت: باریکلا یکی از آن هفت سین‌ها هم سبزه است. 2000 کیلو گرام گندم خریده‌ایم و بشقاب سفالی، می‌خواهیم سبزه سبز کنیم دم عید که رعیت در گیر خانه تکانی اند بفروشیم به خلق‌ا… و دم عید پول و پله‌ای به جیب بزنیم.

فرمودیم: احسنت بعد آغوش واکردیم بیا بغلم‌… همین‌طور که آمد بغلمان گردنش را گرفتیم چنان فشار دادیم که راننده از خواب بیدار گشته که جدایمان کند‌. مقادیری فشارش دادیم و فرمودیم بپر از حجره همایونی مان چرتکه بیاور. همان‌طور که گردنش را می‌فشارد رفت و لختی بعد حاضر شد. چرتکه را به محضرمان آورد فرمودیم می‌خواهیم با رقم و عدد حرف بزنیم!

عرض کرد: بسم‌ا…!

فرمودیم: ایران چند نفر جمعیت دارد؟

عارض شد: شما بگو 80 میلیون.

فرمودیم: یعنی چند خانوار؟

عرض کرد: حدود 20 میلیون خانوار.

فرمودیم: حالا 20 میلیون نه 15میلیون خانوار! گیریم هر کدام صد گرم گندم سبزه بکارند. عرض کرد: خب!

فرمودیم: می‌شود یک میلیون و 500هزار تن گندم بی زبان که نعمت خداست و قرار است نان شود. یک مدتی می‌ماند و قشنگی‌ای دارد و بعد می‌شود زباله و باید دور ریخت. گندمی که برکت خداست و نور دارد. تازه ذات همایونی مان مقدار آب مصرفی را چرتکه ننداخته‌ایم. خشایار دستی به ریشش کشیده عارض شد: خب تصدق چه کنیم هفت سین که بی‌سبزه نمی‌شود .

فرمودیم: به حیاط خلوت بیا. راننده هم آمد و بشقاب بزرگ را نشانش دادیم و فرمودیم این جوانه‌ها را می‌بینی همه هسته لیموترش و نارنج است که سر سفره دانه دانه جمع کردیم و پرورش دادیم و تا عید قد می‌کشند. راننده و خشایار تعجب فرموده،‌ای وا… گفتند و ما از کرده خود دلشادیم… ./روزنامه جام جم

روشی ابتکاری برای کاشت سبزه عید

بانوان ایرانی معمولا دانه های گندم، جو، ماش و حبوبات دیگر را برای نوروز می‌کارند که این کار سبب هدر رفتن مقدار زیادی از اقلام خوراکی می شود.

در این میان عبدالمجید قبیتی کارشناس ارشد و مشاوره کشاورزی در اهواز پیشنهاد جالبی ارائه داد که علاوه بر جلوگیری از اسراف دانه های خوراکی یک نوروز زیبا را برای هموطنان به ارمغان می آورد.

وی در همین ارتباط توضیح داد: در ایام پائیز و زمستان که فصل های مصرف مرکبات از جمله پرتقال، نارنگی،پرن، لیمو ترش و … است پس از میل کردن این میوه های پرطرفدار و خوشمزه هسته های موجود را جمع آوری کنیم.

وی افزود: در ایام نزدیک به عید نوروز این هسته ها را به مدت 48-72ساعت درون آب خیسانده و بعد درون پارچه نخی مرطوب بگذاریم، پس از آن به مدت چند روز که به دمای هوای هر منطقه بستگی دارد شروع به جوانه زنی می کنند.

این کارشناس ارشد کشاورزی اضافه کرد: در این مدت پوسته اولیه هسته های میوه ها باز شده و بعد 3-4 روز به درون گلدان های کوچک که خاکی متوسط از نظر بافت دارد منتقل کرده و مقداری ماسه نرم روی آن ریخته که شرایط سخت بیرون زدن جوانه مشکل ساز نشود.

وی بیان کرد: پس از انجام این کار هر دو تا سه روز یک بار آبیاری سطحی انجام دهیم اما غرقابی نشود زیرا موجب پوسیدگی ساقه یا ایجاد بیماری گیاهی می شود.

قبیتی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از راه ها این است که دانه ها را پس از جوانه زدن درون بشقابی گذاشته که رشد اولیه مثل سبزه شب عید بشود.

وی به بیان مزایای کاشتن هسته های میوه ها پرداخت و گفت: با انجام این کار می توان پس از گذشت ایام نوروز آنها به داخل گلدان یا باغچه منزل یا درب منزل و یا اینکه در نهایت به نزدیکترین پارک محله منتقل کنیم تا اجر و ثواب کاشت نهال را که در روایات مختلف آمده نصیبمان شود.

این مشاوره کشاورزی در بخش دیگری از سخنان خود راهکاری هم برای صرفه جویی در آبیاری این سبزه ها ارائه داد و عنوان کرد: برای بهینه سازی مصرف آب در این سالهای خشکسالی و کمبود بارش استفاده از باقیمانده آب نوشیدنی در لیوان بعد از مصرف است، یعنی اینکه ته مانده آب را به مصرف و نیاز گیاه رسانده و یا جمع آوری برای مصارف آتی شود که دو بعد صرفه جویی آب و توسعه پایدار و در نهایت فرمایش مقام معظم رهبری در رابطه با اقتصاد مقاومتی را داشته باشیم./خبرگزاری علم وفن آوری استان خوزستان

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…


کتاب همه فن حریف اقتصاد مقاومتی!

کتاب «اقتصاد مقاومتی؛ تفسیر جهاد کبیر» به نوشته اکبر ابدالی‌ محمدی، به همت انتشارات بزرگ جهاد دانشگاهی قم منتشر شد.

کتاب «اقتصاد مقاومتی؛ تفسیر جهاد کبیر»، در همین راستا توسط اکبر ابدالی محمدی مدرس دانشگاه، کارشناس صنعت و عضو انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی کشور تألیف و توسط انتشارات جهاد دانشگاهی روانه بازار شده است.

موضوع اصلی کتاب

این کتاب با نگاهی فرهنگی، تاریخی و مصداقی به بررسی ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی پرداخته که در نوع خود جالب توجه میتواند باشد. ویژگی اصلی این کتاب این است که به دور از مشهورات جامعه و برداشت های نادرست حسی برخی از نخبگان، در فضای واقعی به اقتصاد مقاومتی پرداخته است. حضور همزمان نویسنده در دانشگاه و بخش صنعت و عضویت در انجمن اقتصاد مقاومتی کشور باعث مطرح شدن مسائل کاربردی و واقعی در ارتباط با اقتصاد مقاومتی و تولید ملی شده است و این کتاب از بیان مسائل کلی و غیر واقعی فاصله گرفته است. ذکر مصدایق کاربردی و مثالهای فراوان موجود در این کتاب می تواند برای روحانیون و مبلغین بسیار جالب و جذاب باشد.

با توجه به فقدان الگوهای عملی و امروزی برای اقتصاد مقاومتی، پرداختن به سیره عملی علما و نقل اقدامات مکتوب و عملی آنها برای حمایت از تولید ملی و مبارزه با نفوذ اقتصادی دشمن می تواند الگویی اثر بخش برای روحانیون و آحاد جامعه باشد. بررسی نقش مخرب سازمان های بین المللی مثل سازمان تجارت جهانی (WTO)، بانک جهانی و صندوق بین المللی پول  (IMF)در توسعه کشورها با ذکر مصادیق از دیگر موارد خواندنی این کتاب است.

نکات جالبی از کتاب

در بخشی از این کتاب به نقل از سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، صاحب کتاب «عروه» آمده است: نوکری فرنگی که موجب تقویت شوکت ایشان است و پولی که از این راه بدست می آید، حرام است.

همچنین در بخش دیگری از کتاب به نقل از مؤسسه مطالعاتی واشنگتن آمده است: فرمول «اقتصاد مقاومتی» که [آیت الله] خامنه ای، رهبر ایران پیشنهاد کرده است برای تحرکِ بخشِ غیرنفتی ایران، راه بسیار بهتری جهت ایجاد فرصت های شغلی است که به شدت در ایران مورد نیاز است. همچنین براساس اعلام مؤسسه تحقیقاتی وان دیوایس انگلیس، چیزی حدود73 درصدی مردم ایران متاسفانه به کالای خارجی گرایش دارند.

در بخش دیگری از کتاب «اقتصاد مقاومتی؛ تفسیر جهاد کبیر» به نقل از آنتونی پارسونز سفیر اسبق انگلیس در ایران آمده است که خطاب به بازرگانان انگلیسی می گوید: در ایران به میزان حداقل ممکن سرمایه گذاری نمائید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات آن از انگلستان وارد شود؛ مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوارکردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است. ایران یکی از بهترین بازارهایی است که شما (بازرگانان انگلیسی) می توانید برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید.

این کتاب مطالبی در مورد جنگ اقتصادی، تحریم، نفوذ اقتصادی، سیره علما در حمایت از تولید داخلی، تحلیل وضعیت تولید ملی، اقدامات امیرکبیر در حمایت از تولید ملی، پاسخ به شبهات در مورد اقتصاد مقاومتی و اسنادی از نفوذ اقتصادی در ایران ارائه شده است.

همچنین کتاب «اقتصاد مقاومتی؛ تفسیر جهاد کبیر» محتوای لازم برای مبلغین اقتصاد مقاومتی را ارائه می دهد.

معرفی فصول کتاب

این کتاب در 9 فصل تهیه شده عناوین آن به شرح زیر است:

بخش اول: جنگ اقتصادی
بخش دوم: تحریم های اقتصادی
بخش سوم: نفوذ اقتصادی
بخش چهارم: درباره اقتصاد مقاومتی
بخش پنجم: نفی سلطه اقتصادی اجانب
بخش ششم: سیره علما در حمایت از تولید ملی و  داخلی
بخش هفتم: مبارزه امیرکبیر با سلطه اقتصادی اجانب در ایران
بخش هشتم: پاسخ به چند شبهه در مورد اقتصاد مقاومتی
بخش نهم: اسناد و مصادیقی از نفوذ اقتصادی

فصل اول تا سوم این کتاب به موضوع جنگ اقتصادی پرداخته و موضوع تحریم اقتصادی و نفوذ اقتصادی به خوبی بحث شده است و مصادیق و مثال های فراوان داخلی و خارجی در این زمینه ذکر شده است. فصل چهارم این کتاب علاوه براین که به آسیب شناسی فرهنگی موضوع اقتصاد مقاومتی پرداخته، در مورد تولید ملی و مسائل و مشکلات آن به تفصیل و به صورت کاربردی جذاب مطرح شده است.

فصل پنجم و ششم کتاب به نقش علما و سیره اقتصادی آنها در مبارزه با نفوذ اقتصادی دشمن پرداخته که تا کنون کمتر مطرح شده است. ذکر مصادیق عملی از سیره علما و بیان اقدامات آنها از نقاط قوت این کتاب است.در فصل هفتم کتاب به اقدامات امیرکبیر برای رونق اقتصاد کشور و حمایت از تولید و مبارزه با نفوذ اقتصادی انگلیس و روسیه در بازار ایران اشاره شده است.

فصل هشتم کتاب به شبهات مطرح در خصوص اقتصاد مقاومتی که در بین مردم و نخبگان کشور مطرح شده پرداخته است. این شبهات و پاسخ به آنها حاصل تجربه سه ساله نگارنده در تبلیغ و گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی و تحقیق و پژوهش در عرصه واقعی تولید است. خود این شبهات تبدیل به یک مانع فرهنگی برای محقق شدن اقتصاد مقاومتی هستند که اگر مبلغین به آنها اشراف داشته باشند بخشی از مشکلات گفتمانی در این زمینه حل می شود. فصل پایانی کتاب هم اسنادی از نفوذ اقتصادی در ایران را قبل و بعد از انقلاب به تصویر کشیده است.

نکته قابل توجه در چاپ این کتاب این است که  این کتاب از کاغذ پارس که تولید داخلی است تهیه شده و برای تهیه آن هیچ درختی قطع نشده بلکه از تفاله نیشکر استفاده شده است.

یادآور می شود کتاب «اقتصاد مقاومتی؛ تفسیر جهاد کبیر» به قلم اکبر ابدالی ‎محمدی، توسط انتشارات جهاد دانشگاهی واحد قم، در قطع وزیری و در 461 صفحه به انتشار رسیده است.

علاقه مندان برای تهیه این کتاب با شماره 37746992 025 تماس بگیرند.

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…


ورود ممنوع برای کالای خارجی در نمایشگاه بهاره

عرضه کالا های ایرانی در نمایشگاه های بهاره بستر مناسبی را  برای تولید کنندگان داخلی فراهم کرد که اجناس خود را توزیع و به فروش برسانند و مردم هم اجناس مورد نیاز شب عید خود را با تخفیف هایی تا 40 درصد تامین کنند.

اتاق های اصناف کل کشور اقدام به راه اندازی نمایشگاه های بهاره کرده اند تا مردم کالا های مورد نیاز شب عید خود از جمله آجیل و خشکبار،کیف و کفش، شیرینی و شکلات، لوازم آشپز خانه، پوشاک و همچنین محصولات بهداشتی را بتوانند با کیفیتی عالی و قیمتی مناسب تهیه کنند.

عرضه کالا با تخفیف های 8 تا 40 درصد

بهرام حیدری برگزار کننده نمایشگاه های بهاره در مصلای تهران به خبرنگار ایرنا گفت: هدف اصلی برگزاری این نمایشگاه ها، حمایت از تولید داخلی است.
وی با تاکید بر این که کالاهای ایرانی از کیفیت بالا و قیمتی مناسب برخوردار اند گفت: کالاهای ایرانی در برخی زمینه ها مانند زعفران و خشکبار جایگاه مهم و ویژه ای در بازار های خارجی دارند و برای بالا بردن توان رقابتی این کالاها، نیازمند حمایت دولت و مردم است. حیدری با تاکید بر این که حمایت از تولید ملی، ضامن اشتغال فرزندان این مرز و بوم است. گفت: فقط 3 الی4 درصد کالا های این نمایشگاه خارجی هستند.

ایجاد فرصت شغلی با توجه به تولید ملی

عباس رحیمی تولید کننده حوله نیز به موضوع رقابت محصولات ایرانی و خارجی در صنف خود پرداخت و گفت: قیمت حوله های خارجی پایین تر از حوله های ایرانی است اما به دلیل کیفیت بالای پنبه ایرانی، هیچ یک از محصولات خارجی قابل مقایسه با محصولات ایرانی نیست.

مردم  ایران متقاضی اجناس ایرانی هستند

امیر بختیاری نماینده یک برند ایرانی تولید کننده پوشاک نیز به شانس مردم نسبت به محصولات ایرانی اشاره میکند و در این مورد میگوید: بعضی از مشتریان لباس ها متقاضی تولیدات ایرانی هستند وقتی به آنها می گوییم جنس خارجی است خرید نمی کنند و اصرار بر این دارند که کالای ایرانی به آنها معرفی کنیم.
وی در مورد حضور کالای خارجی در نمایشگاه نیز گفت: برگزار کنندگان نمایشگاه تاکید دارند کالا خارجی عرض نشود؛ اگر چنین کالایی در نمایشگاه باشد، حتما بازرسان از آن بی خبر هستند.

نظر مردم در مورد نمایشگاه های بهاره

در همین ارتباط با بعضی از مردم و شرکت کنندگان گفت گویی کردیم.

محمد عبدی بازنشسته آموزش و پرورش در این رابطه معتقد است که برگزاری چنین نمایشگاه هایی امکان خرید کالا برای همه اقشار جامعه را فراهم می کند.
اصغر شهبازی 45 ساله و راننده، برگزاری چنین نمایشگاه هایی فرصتی را برای تهیه همه اقلام شب عید در یک مکان را ایجاد میکند و می توان تمام اجناس اعم از کیف و کفش و پوشاک را با قیمتی مناسب تر و بهتر از بازار تهیه کرد.

جلوگیری از عرضه کالاهای خارجی

در ارتباط با عرضه محصولات خارجی در نمایشگاه بهاره، با محمد باقر رادان بازرس اصناف تهران مصاحبه ای صورت رگفت که در زیر به آنها میپردازیم.
وی در پاسخ به این که چند درصد از کالا های نمایشگاه ایرانی هستند؟ گفت: سعی ما بر این است که فقط کالای ایرانی باشد و با غرفه های که اجناس خارجی عرضه میکنند برخورد می کنیم.

رادان نیز اضافه کرد: در روز های قبل یکی دو غرفه کالای چینی بی کیفیت عرضه میکردند که با آنها تذکر دادیم واز عرضه این نوع کالا ها جولوگیری کردیم.
وی افزود، ما در برخی از اقلام مجبوریم کالای خرجی وارد کنیم؛ مثلا بارها جلوی عرضه بادام هندی را گرفته ایم اما وقتی مصرف کننده به این کالا نیاز دارد و تولید داخلی این محصول وجود ندارد، ما ناچاریم که اجازه عرضه آن را بدهیم.

رادان اظهار کرد: در مورد عینک افتابی نیز همین مسئله مطرح است؛ به همین دلیل تنها به دو غرفه اجازه عرضه این محصول را دادیم.

پلمپ نمونه اجناس، برای جلوگیری از تخلف

بازرس اتاق اصناف تهران در بخش دیگری از گفت گو افزود ما با اجرای طرحی برای جولوگیری از تخلف وتغییر کیفیت و تغییر قیمت خبر داد که مثلا یک نمونه از هر کالایی در نمایشگاه بهاره عرضه می شود، توسط کارشناسان اتحادیه ها قیمت گذاری و با سیم و سرب پلمپ شده است تا فروشندگاه کالا ها را با همان قیمت و کیفیت به مشتریان عرضه کنند.

به گفته رادان، با اجرای این طرح از عرضه کالای بی کیفیت و یا گرانفروشی جلوگیری می شود./ ایران کالا

لینک خرید محصولات ایرانی

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…